قرآن عثمان طه

Sooreh البقرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ الم.


ذٰلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقِينَ

2

اين كتاب بى‌شك، هدايت است براى اهل تقوى‌.


الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

3

كسانى كه به غيب ايمان مى‌آورند و نماز مى‌خوانند و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند.


وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

4

و آنان كه ايمان مى‌آورند به دينى كه بر تو نازل شده و به دينى كه پيش از تو نازل گشته و به دنياى ديگر يقين مى‌آورند.


أُولئِكَ عَليٰ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

5

آنها در هدايت پروردگار هستند و فقط آنها رستگارانند.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

6

كسانى كه (دانسته) حق را انكار كرده‌اند بآنها فرق نمى‌كند چه بترسانى و چه، نترسانى تسليم نمى‌شوند.


خَتَمَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَليٰ سَمْعِهِمْ وَ عَليٰ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

7

خدا بر قلوبشان مهر زده است و بر گوشها و بر چشمهايشان پرده‌اى هست و عذابى بزرگ براى آنهاست.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ

8

بعضى از مردم مى‌گويند: به خدا و دنياى ديگر ايمان آورده‌ايم ولى مؤمن نيستند.


يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ

9

به خدا و مؤمنان حيله مى‌كنند ولى جز به خود حيله نمى‌كنند اما نمى‌فهمند.


فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ

10

در قلوبشان مرضى هست، خدا مرضشان را افزود، آنها را هست عذابى دردناك به علت دروغ گفتنشان.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ

11

چون به آنها گفته شود در زمين فساد نكنيد گويند ما فقط اصلاح گريم.


أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لٰكِنْ لا يَشْعُرُونَ

12

بدانيد كه آنها، فقط مفسدانند، اما نمى‌فهمند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لٰكِنْ لا يَعْلَمُونَ

13

و چون به آنها گويند ايمان بياوريد چنان كه مردم ايمان آورده‌اند، گويند آيا مانند احمقان ايمان آوريم؟! بدانيد كه آنها فقط احمقند ولى نمى‌دانند.


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِليٰ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ

14

وقتى كه به اهل ايمان مى‌رسند گويند: ايمان آورده‌ايم و چون با امثال خود خلوت مى‌كنند گويند: ما با شمائيم ما تنها استهزاگرانيم.


اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

15

خدا آنها را استهزا مى‌كنند و در سرگردانى بر طغيانشان مى‌افزايد.


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ

16

آنها هستند كه ضلالت را با هدايت عوض كردند در نتيجه، تجارتشان سودى نداد و هدايت نشدند.


مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ

17

حكايتشان حكايت كسى است كه آتشى بيافروخت. چون اطراف وى را روشن ساخت خدا نورشان را برد و در ظلماتى كه چيزى نمى‌بينند رهايشان ساخت.


صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ

18

كرانند، لالانند و كورانند، بحق بر نمى‌گردند.


أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ

19

يا چون ابرى باران‌ريز، توأم با ظلمات و رعد و برق، كه از ترس صاعقه‌ها و هراس مرگ، انگشتان خويش را در گوشها كنند، خدا كافران را احاطه كرده است.


يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

20

نزديك است برق چشمشان را بربايد، هر وقت روشن شود راه روند و چون تاريك شود بايستند با آنكه اگر خدا مى‌خواست، چشم و گوششان را مى‌گرفت خدا بر هر چيز تواناست.


يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

21

اى مردم پروردگار خويش را بپرستيد كه شما و اسلاف شما را آفريده تا تقوى پيشه باشيد.


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

22

خدايى كه بنفع شما زمين را گسترده و آسمان را بنائى قرار داد و از آسمان آبى نازل كرد و با آن، از ميوه‌ها براى شما روزى، پديدار كرد، پس براى خدا شريكان مگيريد با آنكه مى‌دانيد (اينها فقط كار خداست).


وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَليٰ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

23

و اگر در شك هستيد از آنچه (قرآن) بر بنده خويش نازل كرده‌ايم، سوره‌اى مانند آن را بياوريد و جز خدا هر كه كمك داريد بخوانيد اگر راستگويانيد.


فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ

24

و اگر نكرديد و هرگز نتوانيد كرد، بترسيد از آتشى كه هيزمش مردم و سنگهاست و براى كافران مهيا شده است.


وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هٰذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

25

مژده بده آنان را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند: بهشتهايى دارند كه جويها از زير آن روان است. هر گاه ميوه‌اى از آن روزيشان شود گويند اين همان است كه پيش از اين روزى ما شده بود، و آن رزق را شبيه هم داده شوند و آنها را در آن بهشت همسران پاكى است و در آن جاودانه‌اند.


إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ

26

خدا از مثل زدن باك ندارد، هر چه باشد، پشه يا بالاتر از آن اهل ايمان مى‌دانند كه آن مثل درستى است از خدا ولى كافران مى‌گويند خدا از اين مثل چه خواسته؟ خدا بسيارى را بدان مثل گمراه و بسيارى را بدان هدايت مى‌كند، اما با آن جز فاسقان را گمراه نمى‌كند.


الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

27

آنان كه پيمان خدا را پس از محكم كردن مى‌شكنند، و آنچه را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده پاره مى‌كنند و در زمين تباهى بار مى‌آورند. آنها زيانكارانند.


كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

28

چگونه خدا را انكار مى‌كنيد؟ با آنكه مردگان بوديد شما را زنده كرد، سپس مى‌ميراند و بعد زنده مى‌كند و بعد بسوى او بازگشت داده مى‌شويد.


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَويٰ إِلَي السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

29

او همان است كه هر چه در زمين هست براى شما آفريد، سپس بآسمان پرداخت و آنها را هفت آسمان ساخت، او به هر چيز دانا است.


وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ

30

و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين جانشينى را قرار مى‌دهم. گفتند: در آنجا كسى را قرار مى‌دهى كه فساد كند و خونها ريزد؟ حال آنكه ما تو را تسبيح و حمد گوئيم و تقديس مى‌كنيم. خدا گفت: آنچه من مى‌دانم شما نمى‌دانيد.


وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هٰؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

31

خدا همه نام‌ها (كارها) را به آدم تعليم نمود، سپس آدم‌ها را به ملائكه نشان داد و گفت: اگر راست مى‌گوئيد مرا از نامها (كارهاى) اينها خبر دهيد.


قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

32

گفتند: پاكى تو، ما جز آنچه تو تعليم داده‌اى دانشى نداريم، داناى مطلق و حكيم، فقط تو هستى.


قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

33

گفت: اى آدم نامهاى آنان را به ملائكه خبر ده پس چون نامهاى آنان را به ملائكه خبر داد، خدا گفت آيا به شما نگفتم كه من نهفته آسمانها و زمين را مى‌دانم و نيز مى‌دانم آنچه را آشكار مى‌كنيد و آنچه را نهان مى‌داريد.


وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ

34

و چون ملائكه را گفتيم: به آدم سجده (خضوع) كنيد، همه سجده كردند مگر ابليس كه امتناع نمود و برترى كرد و از كافران شد.


وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ

35

و گفتم: اى آدم تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و از آن هر جا كه خواستيد با فراوانى بخوريد ولى به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمگران مى‌شويد.


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ

36

شيطان آن دو را لغزانيد و از آن نعمت كه بودند بيرونشان كرد، گفتيم: پائين رويد، شما دشمن يكديگريد و تا مدتى در زمين قرارگاه و لذت بردن داريد.


فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

37

آدم كلماتى از پروردگارش فرا گرفت، و خدا به او برگشت كه او بسيار توبه‌پذير و مهربان است.


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

38

گفتيم: همگى پائين رويد، اگر بعدا هدايتى از من به سوى شما آمد هر كه از آن پيروى كند ترسى بر آنها نيست و محزون نمى‌شوند.


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

39

و آنان كه كافر شوند و آيات مرا دروغ شمارند آنها اهل آتشند و در آن پيوسته خواهند بود.


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ

40

اى پسران اسرائيل بياد آريد نعمت مرا كه به شما دادم و به پيمان من وفا كنيد تا به پيمان شما وفا كنم و فقط از من بترسيد.


وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ

41

و ايمان آريد بقرآنى كه من نازل كرده‌ام كه كتاب شما را تصديق مى‌كند، و نخستين منكر آن نباشد و آيات مرا به قيمت اندك نفروشيد و فقط از من پرهيز كنيد (از عذاب من).


وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

42

حق را به باطل مخلوط نكنيد و حق را با آنكه مى‌دانيد كتمان ننمائيد.


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ

43

نماز را بپا داريد و زكاة را بدهيد و با راكعان ركوع كنيد.


أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

44

آيا مردم را به نيكى فرمان مى‌دهيد و خود را از ياد مى‌بريد؟ حال آنكه تورات را مى‌خوانيد آيا نمى‌فهميد!!


وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَي الْخاشِعِينَ

45

(در پيروى حق) از صبر و نماز مدد جوييد و آن حتما سنگين است مگر بر متواضعان.


الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ

46

كسانى كه مى‌دانند خداى خويش را ملاقات خواهند كرد و بسوى او باز مى‌گردند.


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

47

اى پسران اسرائيل به ياد آريد نعمت مرا كه به شما دادم (و بياد آوريد) كه شما را بر مردم برترى دادم.


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

48

و بترسيد از روزى كه كسى از طرف كسى چيزى نمى‌دهد و از او شفاعتى قبول نگردد و عوضى گرفته نشود و نه آنها يارى مى‌شوند.


وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ

49

و ياد آريد كه شما را از فرعونيان نجات داديم، آنها عذابى سخت به شما وارد مى‌كردند: پسرانتان را سر مى‌بريدند، دخترانتان را زنده نگه مى‌داشتند و در اين كار از پروردگارتان، بلاى بزرگى بود.


وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

50

و ياد آريد كه دريا را براى شما باز كرديم و نجاتتان داديم و فرعونيان را غرق كرديم و شما تماشا مى‌كرديد.


وَ إِذْ واعَدْنا مُوسيٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

51

و ياد آريد كه چهل شب را به موسى وعده كرديم، سپس گوساله را به پرستش گرفتيد و ستمكار بوديد.


ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

52

آن گاه از شما درگذشتيم تا سپاسگزارى كنيد.


وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

53

و ياد آريد كه به موسى تورات و فرقان داديم تا هدايت بپذيريد.


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِليٰ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

54

و چون موسى به قوم خود گفت: اى قوم شما با گوساله‌پرستى به خود ظلم كرديد، به خداى خود بازگرديد و خودتان را بكشيد، اين پيش خالقتان براى شما بهتر است پس خدا توبه شما را پذيرفت كه او بسيار توبه‌پذير و مهربانست.


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

55

و ياد آريد كه گفتيد: اى موسى هرگز به تو ايمان نياوريم تا خدا را آشكار ببينيم پس صاعقه شما را در حالى كه مى‌ديديد بگرفت.


ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

56

آن گاه شما را پس از اين مرگ برانگيختيم تا شكر بگذاريد.


وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْويٰ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

57

ابر را بر شما سايبان كرديم و بر شما ترنجبين و مرغ سلوى فرستاديم، بخوريد از خوش آيندهاى آنچه كه روزيتان كرديم كه به ما ستم نكردند ليكن به خود ستم مى‌كردند.


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ

58

و چون گفتيم: باين شهر در آئيد و از آن در هر جا كه خواستيد به فراوانى بخوريد و از دروازه آن به حال خضوع وارد شويد و بگوئيد: گناهان ما را بريز، تا گناهانتان را بيامرزيم و لطف خويش را بر نيكوكاران مزيد مى‌كنيم:


فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ

59

ظالمان اين گفته را به سخنى غير از آنچه گفته شد عوض كردند، در نتيجه به آنها كه ظلم كردند عذابى از آسمان نازل كرديم زيرا كه پيوسته در فسق بودند.


وَ إِذِ اسْتَسْقيٰ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

60

و چون موسى براى قوم خويش آب خواست، گفتيم: عصايت را به اين سنگ بزن، پس دوازده چشمه از آن بشكافت و جوشيد، هر گروه آبشخور خود را شناخت، گفتيم: از روزى خدا بخوريد، و بياشاميد و در زمين براى افساد تلاش نكنيد.


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نَصْبِرَ عَليٰ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنيٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ

61

و چون گفتيد: اى موسى ما هرگز به يك نوع طعام اكتفاء نتوانيم كرد، از خدايت بخواه تا از آنچه زمين مى‌روياند: سبزى، خيار، گندم، عدس و پياز، براى ما بيرون آرد. موسى گفت: آيا مى‌خواهيد پستتر را با بهتر عوض كنيد؟! به شهرى فرود آئيد آنچه خواستيد در آنجا هست. ذلت و نيازمندى بر آنها حتمى شد و قرين غضب خدا گشتند. زيرا كه آيات خدا را انكار مى‌كردند و پيامبران را به ناروا مى‌كشتند، اين انكار و قتل براى آن بود كه نافرمان شده و پيوسته تعدى مى‌كردند.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصاريٰ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

62

كسانى كه ايمان آورده‌اند و آنان كه يهودى شده‌اند و نصارى و صائبين، هر كه از اينها به خدا و روز قيامت ايمان آورد و كار شايسته كند، اجر آنها پيش خداست بيمى‌ بر آنها نيست و غمگين نمى‌شوند.


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

63

و آن گاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه را بالاى سر شما بالا برديم (و گفتيم): آنچه را كه داده‌ايم محكم بگيريد و مطالب آن را در ياد داشته باشيد تا پرهيزكار گرديد.


ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ

64

سپس اعراض كرديد، اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود حتما از زيانكاران مى‌بوديد.


وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ

65

حتما دانسته‌ايد حال آنها را كه از شما بودند و در روز شنبه تعدى كردند، به آنها گفتيم: ميمونهاى مطرود شويد.


فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ

66

آن بلا عقوبتى بود در مقابل اعمالى كه كردند و كرده بودند و نيز موعظه‌اى بود براى متقيان.


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ

67

و آن گاه كه موسى به قوم خويش گفت: خدا دستور مى‌دهد گاوى را ذبح كنيد. گفتند: مگر ما را مسخره مى‌كنى؟! گفت: به خدا پناه مى‌برم كه از جاهلان باشم.


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذٰلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ

68

گفتند: براى ما از خدايت بخواه تا روشن كند آن گاو چگونه است؟ گفت: خدا مى‌گويد: آن گاوى است نه پير و نه جوان، متوسط بين اين دو حال، پس آنچه را امر مى‌شويد بكنيد.


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ

69

گفتند: براى ما از خدايت بخواه تا به ما روشن كند آن گاو چه رنگى دارد؟ گفت: خدا مى‌گويد: آن گاويست زرد پررنگ بينندگان را شاد سازد.


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ

70

گفتند: براى ما از خدايت بخواه تا به ما روشن كند: آن گاو چگونه است زيرا چنين گاوى بر ما مشتبه شده و ما انشاء الله هدايت پذيريم.


قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فِيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ

71

موسى گفت: خدا مى‌گويد: آن گاه رام نشده كه زمين شخم زند و كشت آب دهد، از هر عيبى سالم است، خط و خالى در آن نيست. گفتند: الان حق را بيان كردى، پس گاو را ذبح كردند و نمى‌خواستند بكنند.


وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

72

و چون كسى را كشته و در آن اختلاف مى‌كرديد، خدا آشكار كننده است آنچه را كه كتمان مى‌داشتيد.


فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذٰلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتيٰ وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

73

پس گفتيم: مقتول را به قسمتى از گاو بزنيد، خدا مردگان را اين چنين زنده مى‌كند و علائم قدرت خويش را نشان مى‌دهد تا بفهميد.


ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

74

سپس دلهاى شما بعد از آنچه ديديد سخت شد. مانند سنگها يا بلكه سختتر، زيرا بعضى از سنگها هستند كه نهرها از آن شكافته و جارى مى‌شود و بعضى از آنها پاره شده آب از آن مى‌جوشد، و بعضى از آنها از ترس خدا فرود افتد (اما كلام حق در قلب شما اثرى ندارد) خدا از آنچه مى‌كنيد غافل نيست.


أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

75

آيا طمع داريد كه يهود به شما (آئين شما) تسليم شوند با اينكه گروهى از آنها سخن خدا را پس از فهميدن تحريف مى‌كردند و مى‌دانستند كه تحريف مى‌كنند


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

76

وقتى كه مؤمنان را ملاقات كنند گويند: ايمان آورده‌ايم و چون با هم خلوت كنند. (بعضى به بعضى اعتراض كرده) گويند: آيا آنچه خدا به شما بيان كرده به مسلمانان بازگو مى‌كنيد؟ تا پيش خدا با شما محاجه كنند آيا نمى‌فهميد؟!


أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

77

مگر نمى‌دانند كه خدا آنچه را نهان مى‌كنند و آنچه را آشكار مى‌كنند، مى‌داند.


وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

78

گروهى از آنها بيسواد هستند، تورات را جز آرزوها نمى‌دانند، و فقط گمان مى‌كنند.


فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هٰذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ

79

واى بر آنها كه كتاب را با دست خود مى‌نويسند سپس مى‌گويند: اين از جانب خداست تا آن را به بهاى اندكى بفروشند واى بر آنها از آنچه دستشان نوشته، واى بر آنها از آنچه بدست مى‌آورند.


وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

80

و گفتند: آتش دوزخ جز چند روز به ما نخواهد رسيد، بگو آيا از خدا وعده‌اى گرفته‌اند؟! پس خدا هرگز خلاف وعده‌اش نمى‌كند يا درباره خدا آنچه نمى‌دانيد مى‌گوئيد.


بَليٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

81

(چنين نيست) بلكه هر كه ملكه بدى تحصيل كند و گناهش بر او احاطه نمايد آنها اهل آتش هستند و آنها در آتش جاودانانند.


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

82

و آنها كه ايمان آورده و اعمال شايسته انجام داده‌اند، اهل بهشت هستند، و در آن جاودانانند.


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ

83

و چون از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه عبادت نخواهيد كرد جز خدا را، و به پدر و مادر و خويشاوند و يتيمان و فقرا نيكى كنيد، و بگوئيد به مردم نيك را، و نماز بخوانيد و زكاة بدهيد، سپس جز اندكى از شما، همه سرپيچى كرديد و روگردان شديد.


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ

84

و چون از شما پيمان گرفتيم كه خونهاى خويش را نخواهيد ريخت، و خودتان را از ديارتان بيرون نخواهيد كرد، سپس پذيرفتيد و بر آن گواه بوديد.


ثُمَّ أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُساريٰ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِليٰ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

85

پس از آن پيمان، شما آنهائيد كه خودتان را مى‌كشيد و گروهى از خودتان را از ديارشان بيرون مى‌كنيد و بر ضد آنها به گناه و ظلم هم پشتى مى‌كنيد، و اگر به صورت اسير از پيش شما آيند، فديه داده (آزادشان مى‌كنيد) حال آن كه بيرون كردنشان بر شما حرام بود، آيا به بعضى از تورات ايمان آورده و بعضى را انكار مى‌كنيد، نيست سزاى چنين كسى در دنيا جز خوارى و روز قيامت به شديدترين عذاب برگردانده شوند و خدا از آنچه مى‌كنيد، بى‌خبر نيست.


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

86

همان كسانند كه زندگى دنيا را به بهاى آخرت خريدند در نتيجه عذاب آنها سبك نمى‌شود و از كسى يارى نه بينند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ

87

همانا به موسى كتاب داديم و بعد از او پى در پى پيامبران فرستاديم و به عيسى بن مريم دلائل روشن داديم و او را به وسيله جبرئيل تأييد نموديم، پس چرا هر وقت پيامبرى با دستورى كه مايل نبوديد سوى شما آمد تكبر كرديد و در نتيجه، گروهى را تكذيب نموده و گروهى را مى‌كشتيد؟!


وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً ما يُؤْمِنُونَ

88

و گفتند: دلهاى ما در غلاف است (فهم كردن نتوانيم چنين نيست) بلكه خدا به خاطر انكارشان طردشان كرده پس بسيار كم ايمان مى‌آورند.


وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكافِرِينَ

89

و چون كتابى از خدا به آنها رسيد و توراتشان را تصديق مى‌كرد و قبلا بوسيله آن بر كافران اميد پيروزى داشتند، (با اين همه) چون آنچه شناخته بودند آمد به آن كافر شدند، لعنت خدا بر منكران باد.


بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباءُو بِغَضَبٍ عَليٰ غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ

90

بد است آنچه خود را بدان فروختند به آنچه خدا نازل كرده از روى حسد كافر مى‌شوند كه چرا خدا از فضل خويش به هر كس از بندگانش مى‌خواهد وحى مى‌كند؟ (و آن را از بنى اسرائيل مى‌گيرد) لذا به غضبى از پس غضبى گرفتار شدند، كافران عذاب خوار كننده‌اى دارند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

91

و چون به آنها گفته شود: به آنچه خدا نازل كرده تسليم شويد، گويند: فقط به آنچه بر خودمان نازل شده ايمان داريم و آن را كه حق است و كتابشان را تصديق مى‌كند و از بعد آمده، منكر مى‌شوند. بگو: (اگر به دين خود ايمان داريد و راست مى‌گوئيد) پس چرا در گذشته پيامبران خدا را مى‌كشتيد؟!!


وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسيٰ بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

92

موسى دلائل روشن را به شما آورد، پس از او گوساله را به پرستش گرفتيد و ستمكار بوديد:


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

93

و آن گاه كه از شما پيمان اطاعت گرفتيم، و طور را بالاى سر شما برداشتيم گفتيم: آنچه به شما داده‌ايم محكم بگيريد و بشنويد، گفتند شنيديم و مخالفت كرديم و در اثر كفرشان به محبت گوساله دل بستند بگو اگر اهل ايمانيد، ايمانتان بشما بد فرمان مى‌دهد.


قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

94

بگو اگر خانه آخرت نزد خدا مخصوص شما است و ديگران در آن حقى ندارند، پس آرزوى مردن كنيد (تا به خانه خود برويد) اگر راستگو هستيد.


وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ

95

ولى هرگز به سبب آنچه كرده‌اند آرزوى مرگ نخواهند كرد، خدا به حال ستمكاران دانا است.


وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَليٰ حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ

96

يهودان را از همه مردم حتى مشركان، بر زندگى حريصتر خواهى يافت هر يكى دوست دارد كه اى كاش هزار سال زندگى كند ولى اين زندگى او را از عذاب خدا به دور نمى‌كند، خدا به آنچه مى‌كنند بينا است.


قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَليٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُديً وَ بُشْريٰ لِلْمُؤْمِنِينَ

97

بگو هر كه براى جبرئيل دشمن باشد (بخدا دشمن است) زيرا كه او قرآن را به اذن خدا بر قلب تو نازل كرده، قرآنى كه مصدق كتابهاى گذشته و هدايت براى همه و بشارت براى مؤمنان است.


مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ

98

هر كه به خدا و ملائكه و پيامبران خدا و به جبرئيل و ميكال دشمن باشد (كافر است) و خدا همه كافران را دشمن دارد.


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ

99

حقا ما به تو آيه‌هاى واضح نازل كرده‌ايم، كه كسى جز بدكاران به آنها منكر نمى‌شود.


أَ وَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

100

چرا هر وقت يهودان پيمانى بستند گروهى از آنها آن را پشت سر انداختند، (نه تنها اين گروه) بلكه بيشترشان ايمان نمى‌آورند.


وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ

101

و چون پيامبرى از طرف خدا پيش آنها آمد و توراتشان را تصديق مى‌كرد، گروهى از اهل، كتاب خدا را پشت سر انداختند گويا كه نمى‌دانستند.


وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَليٰ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لٰكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

102

يهود پيروى كردند از آنچه (سحر) بدكاران راجع به حكومت سليمان مى‌گفتند با آنكه سليمان كافر و (جادوگر) نبود، بلكه بدكاران كافر شدند كه به مردم جادو مى‌آموختند. و نيز پيروى كردند از گفته بدكاران درباره آنچه بر دو فرشته بابل هاروت و ماروت نازل شده بود. با آنكه آن دو به كسى سحر تعليم نمى‌كردند مگر آنكه بگويند: ما وسيله امتحانيم، تو كافر مباش (و جادوگرى مكن) ولى آنها از آن دو سحرى مى‌آموختند كه بوسيله آن ميان مرد و همسرش جدايى مى‌انداختند، با آنكه جز باذن خدا نمى‌توانستند به كسى صدمه زنند، چيزهايى ياد مى‌گرفتند كه به آنها زيان مى‌زد و سودى نمى‌داد و مى‌دانستند كه هر كه خريدار سحر شود او را در اجر آخرت سهمى نيست، چه زشت است آنچه خود را بدان فروختند، اى كاش مى‌دانستند.


وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

103

و اگر آنها ايمان آورده و پرهيزكار شده بودند پاداشى كه از پيش خدا مى‌يافتند بهتر بود، اى كاش مى‌دانستند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ

104

اى كسانى كه ايمان آورديد نگوئيد: «راعنا» و بگوئيد: «انظرنا» و بشنويد، براى كافران عذابى است دردناك.


ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

105

كفار اهل كتاب و مشركان خوش ندارند كه خيرى از خدا به شما نازل شود ولى خدا رحمتش را به هر كه خواهد اختصاص دهد، خدا داراى كرم بزرگى است.


ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

106

هر گاه حكمى را نسخ كنيم و يا يادآورى آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا نظير آن را مى‌آوريم، آيا ندانسته‌اى كه خدا به هر چيز توانا است؟


أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

107

آيا ندانسته‌اى كه حكومت آسمانها و زمين براى خداست و جز خدا براى شما سرپرستى و يارى نيست؟


أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسيٰ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ

108

آيا مى‌خواهيد از پيامبرتان بپرسيد چنان كه در گذشته از موسى پرسيده شد، هر كه كفر را با ايمان عوض كند، محققا از راه راست منحرف شده است.


وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

109

بسيارى از اهل كتاب دوست دارند كه اى كاش شما را پس از ايمان آوردن بكفر باز گردانند، اين در اثر حسدى است كه دارند، با آنكه بر آنها روشن شده است، پس بگذريد و ناديده بگيريد تا خدا فرمان خويش را بياورد كه خدا به همه چيز تواناست.


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

110

و نماز بخوانيد و زكاة را بدهيد و هر چه از خير پيش از خود مى‌فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت زيرا كه خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصاريٰ تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

111

و گفتند: هرگز به بهشت داخل نخواهد شد مگر آنكه يهودى يا مسيحى باشد. اين آرزوهاى خود ساخته آنهاست بگو: اگر راست مى‌گوئيد دليلتان را بياوريد.


بَليٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

112

آرى هر كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد پاداش او پيش خداى اوست، بيمى بر آنها نيست و غمگين نشوند.


وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصاريٰ عَليٰ شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصاريٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَليٰ شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

113

يهودان گفتند: نصارى بر چيزى از حق نيستند. و نصارى گفتند: يهود بر چيزى از حق نيستند، با آنكه هر دو گروه كتاب را مى‌خوانند، آنان كه دانا نيستند سخنى نظير آنها گفتند، خدا روز قيامت در آنچه اختلاف مى‌كردند ميان آنها حكومت خواهد كرد.


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعيٰ فِي خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ

114

كيست ظالمتر از آنكه نگذارد در مساجد خدا، نام او ياد شود و در ويرانى آنها بكوشد، بر اين گروه نيست كه به مساجد داخل شوند جز به حال ترس، براى آنها در دنيا خوارى و در آخرت عذابى بزرگ هست.


وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ

115

مشرق و مغرب مال خداست، پس به هر جا رو كنيد خدا در آنجاست، خدا فراگير و داناست.


وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ

116

گويند: خدا براى خود فرزندى گرفته، پاك است او (از اين نسبت) بلكه هر چه در آسمانها و زمين هست از آن اوست و همه مطيع او هستند.


بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

117

آفريننده آسمانها و زمين است، و چون چيزى را اراده كند به آن گويد: موجود باش پس وجود يابد.


وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

118

آنها كه (به وضع جهان) دانا نيستند مى‌گويند: چرا خدا با ما سخن نمى‌گويد؟ يا آيه‌اى به ما نمى‌آيد؟ اسلاف آنها نيز چنين گفته‌اند، دلها و اندازه درك آنها همانند است، ما آيات خويش را با آنكه در پى يقين مى‌باشند بيان كرده‌ايم. با شايستگى مژده دهنده و ترساننده.


إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ

119

ما تو را فرستاده‌ايم و تو از اهل جهنم مسئول نيستى.


وَ لَنْ تَرْضيٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصاريٰ حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدي وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

120

يهود و نصارى هرگز از تو راضى نخواهند شد مگر آنكه پيرو دين آنها شوى بگو: هدايت خدا هدايت واقعى است. و اگر بعد از اين دانش كه سوى تو آمده تابع اميال آنها شوى از جانب خدا نه سرپرستى خواهى يافت و نه ياورى.


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

121

آنان كه به آنها تورات و انجيل داده‌ايم و آن را چنان كه بايد مى‌خوانند، چنين كسان به قرآن ايمان مى‌آورند و آنها كه آن را انكار كنند زيانكارانند.


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

122

اى فرزندان يعقوب بياد آريد نعمت مرا كه به شما دادم و شما را بر مردمان برترى دادم.


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

123

بترسيد از روزى كه كسى از طرف كسى چيزى نمى‌دهد و از او عوضى قبول نگردد و به او شفاعتى نفع ندهد و آنها يارى نشوند.


وَ إِذِ ابْتَليٰ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

124

و چون ابراهيم را خداى او با تكاليفى امتحان كرد و او آنها را انجام داد خدا فرمود من تو را امام و مقتداى مردم مى‌كنم ابراهيم گفت: آيا از فرزندان من هم؟ خدا فرمود: عهد من (امامت) به ظالمان نمى‌رسد.


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّي وَ عَهِدْنا إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ

125

ياد كن كه خانه كعبه را محل رفت و آمد مردم و جاى امن قرار داديم، از مقام ابراهيم‌ نماز گاه بگيريد، به ابراهيم و اسماعيل دستور داديم كه خانه مرا براى زائران و ساكنان و راكعان و ساجدان آماده و پاكيزه داريد.


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِليٰ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

126

ياد كن كه ابراهيم گفت: پروردگارا اين مكان را ديار امن گردان و از اهل آن هر كس را كه به خدا و قيامت ايمان آورد، از ميوه‌ها روزى ده، خدا گفت: (مؤمنان را روزى دهم) و آنكه كافر شود اندكى بهره‌مند كرده سپس او را به عذاب آتش مى‌كشانم كه بد سرانجامى است.


وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

127

آن گاه كه ابراهيم با اسماعيل پايه‌هاى خانه را بالا مى‌برد (هر دو مى‌گفتند) خدايا از ما قبول كن كه تو واقعا شنوا و دانایی


رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

128

پروردگارا ما دو تن را مسلمان ما فوق گردان و از فرزندان ما گروهى را مسلمان كامل كن و ما را در عبادتهايمان اهل بصيرت گردان، و بر ما عنايت كن كه تو عنايتگر مهربانى.


رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

129

پروردگارا در فرزندان ما پيامبرى از خودشان مبعوث كن كه آيات تو را بر آنها بخواند و شريعت و كمال را بر آنها بياموزد، و پاكشان كند كه تو توانا و حكمت كردارى.


وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ

130

از دين ابراهيم روگردان نمى‌شود مگر آنكه بى‌خرد باشد، ما او را در دنيا برگزيديم و در آخرت از شايستگان است.


إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

131

چون خدا به او گفت تسليم و مطيع باش گفت تسليم پروردگار عالميان شدم.


وَ وَصَّيٰ بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفيٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

132

ابراهيم و يعقوب اين دين را به فرزندان خود سفارش كردند «و هر دو گفتند»: اى فرزندان من خدا اين دين را براى شما برگزيده است نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد.


أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

133

مگر آن وقت كه مرگ يعقوب در رسيد حاضر بوديد كه به پسران خود گفت پس از من چه چيز را پرستش خواهيد كرد گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم اسماعيل و اسحق را مى‌پرستيم و تسليم او هستيم.


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

134

آنها جماعتى بودند كه درگذشتند آنچه كرده‌اند براى خودشان است و آنچه شما كرديد براى خودتان است و شما از آنچه آنها مى‌كردند بازخواست نمى‌شويد.


وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

135

گفتند: يهودى يا نصرانى شويد تا هدايت يابيد، بگو: نه بلكه از دين ابراهيم پيروى مى‌كنيم كه پيرو حق بود و از مشركان نبود.


قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

136

بگوئيد: به خدا و به آنچه به ما نازل شده ايمان داريم و نيز به آنچه به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گشته و آنچه به موسى و عيسى داده شده و آنچه به پيامبران ديگر از خدايشان داده شده ايمان داريم و ميان هيچ يك از آنها فرقى نمى‌گذاريم و به خدا تسليم هستيم.


فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

137

پس اگر يهود و نصارى نيز مانند شما ايمان آوردند حقا كه هدايت يافته‌اند و اگر روى برتافتند بر عناد و لجاج هستند، خدا تو را از شر آنها كفايت مى‌كند و او شنوا و دانا است.


صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ

138

دين ابراهيم رنگ خدايى است و كيست كه رنگش از رنگ خدايى بهتر باشد و ما او را عبادت كنندگانيم.


قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ

139

بگو آيا با ما درباره خدا محاجه مى‌كنيد با آنكه او خداى ما و خداى شماست و اعمال ما براى ما و اعمال شما براى شماست و ما به خدا اخلاص گريم.


أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

140

يا مى‌گوئيد: ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط يهودى يا نصرانى بودند؟ بگو آيا شما داناتريد يا خدا؟ كيست ظالمتر از آنكه خبر قاطع خدا را كه در نزد او است كتمان كند، خدا از اعمالى كه مى‌كنيد غافل نيست.


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

141

آن جماعتى است كه در گذشته، آنچه كردند براى خودشان است و آنچه شما كرده‌ايد براى خودتان است و شما از اعمالى كه آنها مى‌كرده‌اند مسئول نمى‌شويد.


سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

142

حتما ابلهان از مردم، خواهند گفت: چه چيز آنها را از قبله‌اى كه در آن بودند برگردانيد بگو: مشرق و مغرب مال خداست، هر كه را بخواهد به راه راست هدايت كند.


وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَليٰ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَي الَّذِينَ هَدَي اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

143

و اين چنين شما را (مسلمانان كامل را) جماعت ميانه و معتدل قرار داديم تا حجت و نمونه بر مردم باشيد و پيامبر حجت و نمونه بر شما باشد و ما آن قبله را كه قبلا بر آن بودى، فقط براى اين قرار داديم تا معلوم كنيم آنكه را كه تابع رسول است از آن كه به عقب بر مى‌گردد، حقا كه اين كار دشوار بود مگر بر كسانى كه خدا هدايتشان كرده، و خدا ايمان (نمازى كه قبلا خوانده‌ايد) شما را ضايع نمى‌كند، زيرا خدا به مردم رءوف و مهربان است.


قَدْ نَريٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ

144

گردش روى تو را به طرف آسمان مى‌بينم (كه روى به آسمان دوخته منتظر تغيير قبله هستى) تو را به قبله‌اى كه دوست دارى مى‌گردانيم. روى خود را به جانب مسجد الحرام كن و هر كجا بوده باشيد روى خود را به طرف آن كنيد آنها كه اهل كتابند (و تغيير قبله را در كتاب خوانده‌اند) مى‌دانند، كه اين كار حق و از جانب خداست و خدا از آنچه مى‌كنند بى‌خبر نيست.


وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ

145

اگر هر دليلى براى اهل كتاب بياورى از قبله تو پيروى نخواهند كرد و تو پيرو قبله آنها نخواهى شد (تغيير مجدد قبله غير ممكن است) آنها نيز پيرو قبله يكديگر نخواهند بود و اگر تو بعد از اين دانش كه به تو آمده، از هوسهاى آنها پيروى كنى، حتما از ستمگران خواهى بود.


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

146

آنان كه به آنها كتاب داده‌ايم پيامبر را مى‌شناسند چنان كه پسرانشان را مى‌شناسند ولى گروهى از آنها حق را با آنكه مى‌دانند كتمان مى‌كنند.


الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

147

فرمان حق (تغيير قبله) از جانب خداى تو است، فلذا از دو دلان مباش (و در آن شكى نكن).


وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

148

براى هر قوم (به اقتضاء مصلحت) قبله‌اى است كه قوم به آن رو مى‌كند، شما در كارهاى خير سبقت جوييد، (زيرا) هر كجا كه بوده باشيد خدا شما را (براى حساب) حاضر مى‌كند كه خدا به هر چيز تواناست.


وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

149

هر كجا كه باشى روى خود را به طرف مسجد الحرام كن، اين دستور حق و از جانب خداست و خدا از آنچه مى‌كنيد بى‌خبر نيست.


وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

150

هر كجا رفتى روى خود را به سوى مسجد الحرام كن و هر جا كه بوديد (به وقت نماز) رو به سوى آن كنيد تا مردم بر ضد شما دليلى نداشته باشند، مگر آنها كه ظالمند (و نخواهند پذيرفت) از آنها نترسيد و از من به ترسيد، و تا نعمتم را بر شما تمام كنم و تا هدايت يابيد.


كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ

151

(قبله را به شما نعمت داديم) همان طور كه در ميان شما پيامبرى از خودتان فرستاديم، كه او آيات ما را بر شما مى‌خواند و پاكتان مى‌كند و احكام و اخلاق به شما تعليم مى‌دهد و آنچه ندانسته‌ايد مى‌آموزد.


فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ

152

(حالا كه اين را دانستيد) پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و به من شكر و سپاس گوئيد و كفران نعمت من نكنيد.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

153

اى اهل ايمان از استقامت و نماز مدد جوييد (و بدانيد) كه خدا با صابران است.


وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لٰكِنْ لا تَشْعُرُونَ

154

به آنها كه در راه خدا كشته مى‌شوند مردگان مگوييد، بلكه آنها زندگانند ولى شما نمى‌فهميد.


وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ

155

قطعا شما را به مقدارى از ترس، گرسنگى، كاهش اموال و نفوس و كمبود محصولات امتحان خواهيم كرد، صابران را مژده بده (كه پيروزى در پى آنهاست).


الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ

156

(همان) صابران كه چون مصيبتى به آنها رسد گويند ما متعلق به خدائيم و به سوى او باز مى‌گرديم.


أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ

157

آنها همانها هستند كه رحمتهاى عمومى و خصوصى خدا بر آنهاست و آنها هدايت يافتگانند.


إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ

158

صفا و مروه از علامتهاى خدا هستند (بدست خدا تعيين شده‌اند) پس هر كه حج خانه خدا كند يا عمل عمره انجام بدهد، مانعى ندارد ميان آن دو طواف (سعى) كند، و هر كه نيكى را به رغبت كند، خدا بر او شكرگزار و آگاه است.


إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُديٰ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ

159

آنان كه دلائل روشن و هدايت ما را كه نازل كرده و براى مردم در دستور آسمانى توضيح داده‌ايم، كتمان مى‌كنند چنين كسان را خدا و لعنتگران لعن مى‌كنند.


إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

160

مگر آنها كه توبه كردند و به اصلاح پرداختند و كتمان شده را توضيح دادند، من به سوى آنها باز مى‌گردم كه من تواب و رحيمم.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

161

آنان كه حق را انكار كردند و در حال انكار بمردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.


خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

162

در آن لعنت پيوسته‌اند، عذابشان سبك نمى‌شود و مهلتى نخواهند داشت.


وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ

163

خدا و معبود شما يكى است جز او خدايى و معبودى نيست، رحمت او عالمگير و ثابت است.


إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

164

حقا كه در آفرينش آسمانها و زمين و پى در پى آمدن شب و روز و در كشتى‌هايى كه به سود مردم در دريا روانند در آبى كه خدا از آسمان نازل كرد و زمين را پس از مرده بودن با آن زنده نمود و از همه جنبندگان در آن پراكند، در گرداندن بادها و در ابر رام شده ميان آسمان و زمين آياتى است (بر توحيد و يگانگى خدا) بر گروهى كه تعقل مى‌كنند.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ

165

بعضى از مردم جز خدا شريكانى (خدايانى) مى‌گيرند آنها را مانند دوستى كه به خدا لايق است، دوست مى‌دارند كاش آن ظالمان به وقت ديدن عذاب (دنيوى) مى‌دانستند كه تمام قدرتها متعلق به خداست و خدا داراى مجازات شديد است.


إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ

166

آن گاه كه پيشوايان از پيروان خود بيزارى كردند و عذاب را ديدند و روابطشان قطع شد (خواهند دانست كه قدرتها همه متعلق به خداست).


وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ

167

(آن وقت) پيروان گويند اى كاش ما را بازگشتى (و امكانى) بود تا از آنها بيزارى مى‌كرديم چنان كه از ما بيزارى كردند بدينسان خدا اعمالشان را به صورت پشيمانيها، نشانشان مى‌دهد از آتش بيرون شدن ندارند.


يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

168

اى مردم از آنچه در زمين است در صورت حلال و پاكيزه بودن، بخوريد و از اوهام شيطان پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست.


إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

169

او فقط شما را بكار بد و گناه بدتر فرمان مى‌دهد و امر مى‌كنند: آنچه را كه نمى‌دانيد بخدا نسبت دهيد.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ

170

وقتى كه به مشركان گويند: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد گويند: بلكه از آئينى كه پدران خويش را بر آن يافته‌ايم پيروى مى‌كنيم آيا گرچه پدرانشان چيزى نفهميده و هدايت نيافته بودند؟!!


وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ

171

حكايت كافران (با تو) حكايت كسى است كه صدا مى‌زند. بحيوانى كه جز صدايى و آوايى نمى‌شنود، آنها كران و گنگان و كورانند لذا چيزى نمى‌فهمند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

172

اى اهل ايمان از چيزهاى پاكيزه كه به شما روزى داده‌ايم، بخوريد، و خدا را شكر كنيد اگر خدا را به پرستيد.


إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

173

خداوند فقط خوردن ميته و خون و گوشت خوك و آنچه به وقت ذبح نام غير خدا بر آن برده شود، بر شما حرام كرده (ولى) كسى كه مجبور شود بى‌آنكه طالب لذت باشد و بى‌آنكه در خوردن افراط كند گناهى بر او نيست، كه خدا غفور و مهربان است.


إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

174

آنان كه آنچه را خدا از كتاب نازل كرده كتمان مى‌كنند و آن را به بهاى كمى مى‌فروشند، در شكمهاى خود فقط آتش مى‌خورند، خدا روز قيامت با آنها سخن نمى‌گويد و از گناهان پاكشان نمى‌كند و براى آنها عذابى دردناك است.


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَي النَّارِ

175

آنها همانها هستند كه ضلالت را به هدايت و عذاب را به مغفرت خدا خريدند، چه چيز آنها را بر آتش شكيبا كرده است؟!!


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ

176

اين وعده عذاب بدان جهت است كه خدا كتاب را به حق (و براى وحدت) نازل كرده (ولى) آنها كه در زمينه كتاب اختلاف كردند در تفرقه شديدى هستند.


لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَليٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

177

نيكى آن نيست كه صورت خود را به سوى مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيك آن كس است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتابهاى آسمانى و پيامبران ايمان آورده است، و مال خويش را با آنكه دوست مى‌دارد به خويشاوندان و يتيمان و فقراء و درمانده دور از وطن و سائلان و در آزادى بردگان مى‌دهد، و نماز مى‌خواند و زكاة مى‌دهد، و بعهد خود وقتى كه مى‌بندد وفادار مى‌ماند و در برابر محروميت و مرض و به وقت جنگ استقامت دارند، اينها كسانى هستند كه راست گفته‌اند و فقط اينها پرهيزكاران كاملند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلَي الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثيٰ بِالْأُنْثيٰ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَديٰ بَعْدَ ذٰلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ

178

اى اهل ايمان بر شما درباره كشته شدگان قصاص مقرر شده آزاد در برابر آزاد، عبد در برابر عبد، زن در برابر زن هر كس چيزى از برادرش به او گذشت شود و قصاص به خونبها تبديل گردد بر خونخواه است كه بطور شايسته خونبها را تعقيب كند و بر قاتل است كه آن را به خوبى به پردازد اين تخفيف و مرحمتى است از جانب خدا و هر كه بعد از عفو، تجاوز كند و قاتل را بكشد عذابى دردناك دارد.


وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

179

اى خردمندان براى شما در قصاص زندگى هست تا از آدمكشى به پرهيزيد.


كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ

180

بر شما مقرر شده وقتى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد اگر مالى از خود بجا گذارد، وصيت براى پدر و مادر و خويشان به طور شايسته. اين حقى است بر پرهيزكاران.


فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

181

هر كه پس از شنيدن (و دانستن) وصيت را تغيير دهد گناه آن فقط بر كسانى است كه آن را تغيير مى‌دهد، خدا شنوا و دانا است.


فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

182

كسى كه از انحراف موصى (ميل ببعض ورثه) و يا از گناه او (وصيت به خلاف شرع) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد گناهى بر او نيست خدا بخشنده و مهربان است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

183

اى اهل ايمان بر شما روزه نوشته شده چنان كه به گذشتگان نوشته شده بود تا پرهيزكارى كنيد (و پرهيزكار باشيد).


أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

184

(آن روزه) در روزهاى معدودى است هر كه از شما مريض يا در مسافرت باشد همان اندازه در روزهاى ديگر روزه بگيرد و بر كسانى كه تاب روزه ندارند (مانند پيران و غيره) لازم است عوض بدهند، مسكينى را اطعام كنند هر كه كار خوب را با رغبت انجام دهد براى او بهتر است، روزه براى شما بهتر است اگر بدانيد.


شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُديٰ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَليٰ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

185

(آن چند روز) ماه رمضان است كه قرآن به عنوان هدايت مردم در آن نازل شده قرآن آيات روشنى است از جنس هدايت و فرقانى كه بر پيامبر نازل گشته. هر كه از شما در اين ماه در حضر باشد آن را روزه بدارد و هر كه مريض يا در سفر باشد همان قدر از روزهاى ديگر روزه بگيرد، خدا براى شما راحتى مى‌خواهد نه زحمت. و تا تعداد روزه را كامل كنيد و خدا را در برابر آنكه هدايتتان كرده تعظيم نمائيد (يا تكبير گوئيد) و تا سپاس‌گزار باشيد.


وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ

186

(اى پيامبر) وقتى كه بندگان من، مرا از تو پرسند، من به آنها نزديك هستم، دعاى دعا كننده را وقتى كه مرا بخواند اجابت مى‌كنم، از من اين سخن را بپذيرند و به من ايمان آورند تا كمال يابند.


أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِليٰ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَي اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

187

آميزش با زنان در شب روزه بر شما حلال شده آنها لباس شما هستند و شما لباس آنهائيد، خدا مى‌دانست كه شما بر خودتان خيانت خواهيد كرد لذا به شما برگشت و از شما اغماض نمود، اكنون با آنها آميزش كنيد و آنچه (اولاد) براى شما نوشته بطلبيد، و بخوريد و بياشاميد تا رشته سفيد صبح از رشته تاريك شب نمايان شود سپس روزه را تا شب به پايان بريد. و آن گاه كه در مساجد به اعتكاف مشغوليد با زنان آميزش نكنيد، اينهاست مرزهاى خدا، به مرزهاى خدا نزديك نشويد، همين طور آيات خويش را به مردم بيان مى‌كند تا پرهيزكار شوند.


وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَي الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

188

اموال يكديگر را در ميان خود به ناحق نخوريد و آن را به حكام و قضات ندهيد تا بدان وسيله قسمتى از اموال مردم را به ناحق و دانسته بخوريد.


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقيٰ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

189

از تو از هلالهاى ماه مى‌پرسند بگو آنها اوقاتند براى (نظام زندگى) مردم و براى عمل حج، نيكى آن نيست كه به خانه از پشت آنها در آئيد بلكه نيك آنست كه تقوى پيشه كنيد، به خانه‌ها از درهاى آنها درآئيد و از خدا بترسيد تا رستگار شويد.


وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ

190

بجنگيد در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند، (ولى در اين راه) تجاوز نكنيد كه خدا تجاوزكاران را دوست نمى‌دارد.


وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّي يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذٰلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ

191

مشركان را هر جا كه يافتيد بكشيد و آنها را از مكه برانيد همانطور كه شما را رانده‌اند، فتنه (كه آنها مى‌كنند) از كشتن (كه شما مى‌كنيد) بدتر است، ولى با آنها در كنار مسجد الحرام جنگ نكنيد مگر اينكه در آنجا با شما بجنگند در اين صورت آنها را بكشيد، سزاى كافرين همين است.


فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

192

اگر از جنگ در كنار مسجد الحرام دست برداشتند خدا آمرزنده و مهربان است (يعنى شما نيز دست برداريد).


وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَي الظَّالِمِينَ

193

با آنها كارزار كنيد تا فتنه (شرك) از بين برود و دين همه‌اش مخصوص خدا شود، پس اگر از كفر باز ايستادند، تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.


الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

194

ماه حرام در برابر ماه حرام است و در تمام محترمها قصاص هست، پس هر كه به شما تجاوز كرد همانطور به او تجاوز كنيد (ولى) از خدا به ترسيد (و زياده روى نكنيد) و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است.


وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

195

در راه خدا انفاق كنيد (و با ترك انفاق) خود را به هلاكت نيفكنيد و احسان كنيد كه خدا احسان كنندگان را دوست دارد.


وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

196

حج و عمره را براى خدا انجام دهيد، و اگر محصور شديد (و موانعى از ورود به مكه پيش آمد) آنچه ميسر شود قربانى كنيد. و سرهاى خود متراشيد (از احرام خارج نشويد) تا قربانى به قربانگاه رسد، هر كه از شما مريض بود يا آزارى در سر داشت (و بتراشيد) عوض آن روزه‌اى يا صدقه‌اى يا ذبح گوسفندى است. و چون امان يافتيد، هر كه پس از عمره حج را شروع كرده آنچه ميسر است قربان كند، و هر كه پيدا نكرد سه روز در موسم حج و هفت روز بعد از برگشتن روزه بگيرد، اين ده روز كامل است، حج تمتع وظيفه كسى است كه خانواده‌اش مقيم مسجد الحرام نباشد، از خدا به ترسيد و بدانيد كه مجازات خدا سخت است.


الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْويٰ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ

197

عمل حج در ماههاى معينى است، هر كه در آنها عمل حج را (با شروع) بر خود واجب كند (بداند كه) در اثناى حج جماع و گناه و جدال نيست، آنچه كار خوب بكنيد خدا مى‌داند، توشه گيريد كه بهترين توشه پرهيزكارى است و اى صاحبان خرد از من به ترسيد.


لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ

198

گناهى بر شما نيست كه فضلى از خدا به طلبيد (اثناى حج داد و ستد كنيد) چون از عرفات كوچ كرديد، در مشعر الحرام خدا را ياد كنيد، وى را ياد كنيد نظير آنكه شما را هدايت نمود حقا كه پيش از آن از گمراهان بوديد.


ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

199

سپس (به منى) كوچ كنيد از آنجا كه مردم كوچ مى‌كنند و از خدا طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است.


فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ

200

وقتى كه عبادتهاى خود را تمام كرديد خدا را ياد كنيد همانطور كه پدران خود را ياد مى‌كنيد يا خوبتر از آن، از جمله مردم كسى است كه مى‌گويد: پروردگارا به ما در دنيا (از دنيا) عطا كن. او را در آخرت نصيبى نيست.


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ

201

و از جمله آنها كسى است كه مى‌گويد خدايا به ما در دنيا نعمت خوب و در آخرت نعمت خوب عطا فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار.


أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ

202

آنها از آنچه كرده‌اند نصيبى دارند و خدا در حساب كردن سريع است.


وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقيٰ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

203

خدا را در روزهايى چند ياد كنيد هر كه در دو روز (در كوچ از منى) تعجيل كند گناهى بر او نيست و هر كه تأخير نمايد گناهى بر او نيست در مورد آن كس كه پرهيز كرده است از خدا بترسيد و بدانيد كه به سوى او جمع مى‌شويد.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَليٰ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ

204

از جمله مردم كسى كه گفتار او درباره زندگى دنيا باعث اعجاب تو مى‌شود و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى‌گيرد حال آنكه او سختترين دشمنان است:


وَ إِذا تَوَلَّٰي سَعيٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ

205

و چون به حكومت رسد تلاش مى‌كند كه در زمين افساد كند و زراعت و نسل را تباه سازد (با آنكه) خدا فساد را دوست نمى‌دارد.


وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ

206

و چون به او گفته شود: از خدا به ترس غرور و تعصب او را در اثر گناهى كه كرده است مى‌گيرد، جهنم او را بس است و البته جايگاه بدى است.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ

207

و از جمله مردم كسى است كه جان خويش را براى كسب رضاى خدا مى‌فروشد و خدا به بندگان مهربان است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

208

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد همه تسليم نام خدا شويد و از وسوسه‌هاى شيطان پيروى نكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است.


فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

209

اگر بعد از اين همه حجت‌ها كه به شما آمده به خطا رفتيد بدانيد كه خدا توانا و حكمت كردار است (و به حساب شما مى‌رسد).


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

210

(اينان) منتظر نيستند مگر آن را كه عذاب خدا و ملائكه در توده‌هاى ابر به سوى آنها بيايد و كار تمام شود، كارها به سوى خدا بازگشت داده مى‌شوند.


سَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ كَمْ آتَيْناهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

211

بپرس از بنى اسرائيل كه چقدر به آنها دليل روشن داديم (ولى آنها بى‌اعتنا شده و مبتلا گشتند) هر كه نعمت خدا را پس از آمدن تغيير بدهد (به عقوبت رسد) كه خدا شديد العقاب است.


زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ

212

براى ناسپاسان زندگى دنيا آرايش يافته و آنان افراد با ايمان را مسخره مى‌كنند، حال آنكه اهل تقوى در روز قيامت برتر از آنان هستند، خدا هر كه را خواهد رزق بى‌حساب مى‌دهد.


كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

213

مردم (در اول) گروهى يك نواخت بودند، پس از آن خدا پيامبران بشارت دهنده و انذار كننده را مبعوث كرد و با آنها كتاب حق نازل نمود تا ميان مردم در آنچه اختلاف داشتند داورى كند درباره كتاب اختلاف نكرد مگر آنان كه از اول آن را دريافت كرده بودند (اين اختلاف) بعد از آن همه دلائل روشن در اثر حسد ورزيدن به همديگر بود، خدا به اراده خود اهل ايمان را به حقى كه در آن اختلاف كرده بودند هدايت نمود، خدا هر كه را بخواهد براه راست هدايت مى‌كند.


أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتيٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ

214

يا گمان كرده‌ايد كه داخل بهشت شويد، حال آنكه نظير حوادثى كه گذشتگان ديده‌اند به شما نرسيده آنها گرفتارى و مرض ديدند و متزلزل شدند تا آنجا كه پيامبر و مؤمنان كه با او بودند گفتند: يارى خدا كى خواهد رسيد، بدانيد كه يارى خدا نزديك است.


يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

215

از تو مى‌پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو آنچه از مال انفاق مى‌كنيد براى پدر و مادر، اقربا يتيمان، مستمندان و درمانده است و آنچه از مال انفاق مى‌كنيد خدا به آن دانا است.


كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

216

بر شما جهاد نوشته شد حال آنكه شما را ناپسند است شايد چيزى را ناپسند داريد حال آنكه براى شما خوب است و شايد چيزى را دوست بداريد حال آنكه براى شما بد است خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّي يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

217

از تو از ماه حرام و جنگ در آن، مى‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناه) بزرگى است و نتيجه‌اش جلوگيرى از عبادت خدا و كفر ورزيدن به او و جلوگيرى (از رفتن مردم) به مسجد الحرام است، (ولى) اخراج مردم از مسجد، نزد خدا مهمتر از جنگ در ماه حرام است و فتنه (و آزار مردم كه از دين خود برگردند) از آدم‌كشى بدتر مى‌باشد، مشركان پيوسته با شما جنگ مى‌كنند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند، هر كه از دينش برگردد و در حال كفر بميرد چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت باطل گشته، آنها اهل دوزخند و در آن جاودان‌ خواهند بود.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

218

كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد كرده‌اند آنها اميد رحمت خدا را دارند و خدا آمرزنده و مهربان است.


يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ

219

از تو از شراب و قمار مى‌پرسند بگو در آن دو ضررى بزرگ و (نيز) منافعى براى مردم هست. (ولى) ضرر آن دو از نفعشان بيشتر است. و از تو مى‌پرسند، چقدر انفاق كنند؟ بگو معتدل. همين طور خدا آيات خويش را به شما بيان مى‌كند تا بيانديشيد.


فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتاميٰ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

220

درباره دنيا و آخرت. و از تو از (كفالت) يتيمان مى‌پرسند؟ بگو: اصلاح كارشان نيكو است و اگر (در مال و زندگى) با آنها بياميزيد برادران شما هستند (برادروار زندگى كنيد) خدا مفسد را از مصلح مى‌شناسد، اگر خدا مى‌خواست شما را به مشقت مى‌انداخت، خدا توانا و حكمت كردار است.


وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّي يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَي الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

221

با زنان مشرك ازدواج نكنيد تا وقتى كه ايمان بياورند، كنيز مؤمن از زن مشرك بهتر است گرچه (زيبايى او) شما را به شگفت آورد. به مردان مشرك زن ندهيد تا وقتى كه ايمان بياورند، غلام مؤمن از مرد (آزاد مشرك بهتر است) گرچه (زيبايى و مقام و مال او) شما را به شگفت آورد، آنها به آتش دعوت مى‌كنند و خدا به دستور خود به بهشت و مغفرت دعوت مى‌كند و آياتش را براى مردم روشن مى‌كند تا بيدار گردند.


وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّي يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ

222

و از تو از خون حيض سؤال مى‌كنند؟ بگو: آن چيز ناپسندى است، هنگام حيض از زنان كناره‌گيرى كنيد و به آنها نزديك نشويد تا پاك شوند و چون پاك شدند (غسل كردند) از محلى كه خدا امر كرده بر آنها در آئيد كه خدا توبه‌كاران و پاك شوندگان را دوست دارد.


نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّي شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ

223

زنان شما كشت‌زار شما هستند، هر زمان كه خواستيد به كشت خويش درآئيد (جماع كنيد) و (فرزندان صالح) را براى خود ذخيره كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه او را ملاقات خواهيد كرد و بشارت بده مؤمنان را.


وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

224

خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد از اينكه نيكى و پرهيزگارى و ميان مردم اصلاح كنيد، خدا شنوا و دانا است.


لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لٰكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ

225

خدا شما را به قسمتهايى كه بدون قصد ياد مى‌كنيد بازخواست نمى‌كند، ولى به آنچه دلهايتان كسب كرده (و از روى اراده قسم مى‌خوريد) بازخواست مى‌كند خدا آمرزنده و بردبار است.


لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاءُو فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

226

آنان را كه به سوگند از زنانشان دور مى‌شوند، چهار ماه انتظار و فرصت هست، پس از آن اگر به زنان خود بازگشتند خدا آمرزنده و مهربان است (چيزى بر آنها نيست).


وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

227

و اگر قصد طلاق كردند خدا شنوا و دانا است (بايد مقررات خدا را رعايت كنند).


وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذٰلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

228

زنان مطلقه (براى ازدواج خود) سه پاكى منتظر مى‌مانند، و اگر به خدا و قيامت ايمان دارند حلال نيست آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده كتمان كنند، شوهرانشان به رجوع بر آنها در آن مدت سزاوارترند اگر به فكر اصلاح باشند، براى زنان نظير وظيفه‌اى كه بر عهده دارند حقوقى بر عهده (شوهران) است، مردان را بر زنان درجه و مرتبتى هست، خدا توانا و حكمت كردار است.


الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

229

طلاق (طلاقى كه مى‌شود بعد از آن رجوع كرد) دو بار است، پس از هر دو يا به نيكى نگاه داشتن است و يا به خوبى رها كردن. حلال نيست از آنچه به زنان‌ داده‌ايد چيزى بگيريد مگر آنكه زن و شوهر بترسند كه حدود بپا ندارند و اگر بترسيد كه حدود الهى را بپا ندارند، مانعى بر آن دو نيست در آنچه زن بپردازد (و طلاق بگيرد) اينها حدود خداست از آن تجاوز نكنيد، هر كس از حدود خدا تجاوز كند آنها ستمكارانند.


فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّي تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

230

پس اگر (بار سوم) طلاق بدهد، زن بر او حلال نخواهد بود تا با مردى غير از وى ازدواج كند، و اگر دومى او را طلاق دهد، بر آن دو مانعى نيست كه به همديگر بازگردند اگر گمان كنند كه حدود خدا بپا مى‌دارند، اينها حدود خداست بر كسانى كه آگاهند بيان مى‌كند.


وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

231

و چون به زنان طلاق داديد و به آخر مدت خويش (آخر عده) رسيدند، به شايستگى نگاهشان داريد (و رجوع كنيد) و يا بشايستگى رها كنيد، براى ضرر زدن رجوع نكنيد كه ستم نمائيد، هر كه چنين كند به خود ستم كرده است، آيات خدا را مسخره نگيريد، نعمت خدا را و آنچه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده ياد آوريد، شما را با آن پند مى‌دهد، از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا به هر چيز دانا است.


وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذٰلِكُمْ أَزْكيٰ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

232

و چون زنان را طلاق داديد و به مدت خويش رسيدند (عده‌شان تمام شد) منعشان نكنيد از اينكه با همسران (سابق) خود ازدواج كنند، اگر به طرز شايسته رضايت بدهند، با اين دستور موعظه مى‌شود آنكه از شما به خدا و روز جزا ايمان دارد، اين، عمل بابركت‌تر و پاكيزه‌تر است خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَي الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَي الْوارِثِ مِثْلُ ذٰلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

233

مادران به فرزندان خود دو سال تمام شير مى‌دهند براى كسى كه بخواهد شير خوردن طفل را تكميل كند، بر عهده پدر است كه خوراك و پوشاك مادر را (در مدت رضاع) بطور شايسته بدهد هيچكس بيش از تواناييش مكلف نمى‌شود، مادر بوسيله فرزندش (به پدر) ضرر نزنند و نه پدر (به مادر)، وارث (پدر) نيز مثل اين وظيفه را بر عهده دارد، و اگر بخواهند با تراضى و مشورت، كودك را از شير باز گيرند مانعى نيست، و اگر خواستيد براى فرزندان خود دايه گيريد مانعى نيست هر گاه مزدى را كه در نظر مى‌گيريد به شايستگى بدهيد، از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا به آنچه مى‌كنيد بينا است.


وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

234

كسانى كه از شما مى‌ميرند و همسرانى باقى مى‌گذارند، زنان چهار ماه و ده روز منتظر مى‌مانند (و عده نگه مى‌دارند) و چون به مدت خويش رسيدند، گناهى بر شما نيست در آنچه بطور شايسته درباره خويش انجام بدهند (و ازدواج كنند) خدا به آنچه مى‌كنيد آگاه است.


وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لٰكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّي يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ

235

گناهى بر شما نيست در آنجا به كنايه از زنان (در عده) خواستگارى كنيد يا در دل خويش آن تصميم را پنهان داريد، خدا مى‌داند كه (بالاخره) به ياد آنها خواهيد افتاد، ولى در پنهانى با آنها وعده ازدواج نكنيد مگر آنكه سخنى شايسته (و با كنايه) گوئيد، و قصد عقد ازدواج نكنيد تا مدت مقرر به سر آيد، بدانيد كه خدا آنچه در دل داريد مى‌داند، از او بترسيد: و بدانيد كه خدا آمرزنده و بردبار است.


لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَي الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَي الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُحْسِنِينَ

236

مانعى بر شما نيست اگر زنان را طلاق دهيد با آنكه به آنها نزديكى نكرده و يا مهرى معين نكرده‌ايد ولى به آنها متاع و عطيه‌اى بدهيد ثروتمند به قدر خويش و تنگدست به قدر خويش، عطيه‌اى كه شايسته باشد، اين حقى است بر نيكوكاران.


وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْويٰ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

237

و اگر پيش از آنكه نزديكى كنيد طلاقشان داديد با آنكه براى آنها مهرى مقرر داشته‌ايد، پس نصف آنچه را كه مقرر داشته‌ايد بدهيد مگر آنكه گذشت كنند و يا آنكه عقد نكاح در دست او است گذشت كند، و اينكه گذشت كنيد به تقوى نزديكتر است، بزرگوارى را ميان خودتان فراموش نكنيد. خدا به آنچه مى‌كنيد دانا است.


حافِظُوا عَلَي الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطيٰ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ

238

بر نمازها و نماز وسطى (نماز ظهر) مواظبت كنيد و براى خدا مطيعانه به پاخيزيد


فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ

239

اگر (از خطرى) بترسيد در حال پياده رفتن يا سواره انجام دهيد، و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد همانطور كه شما را تعليم داده از احكام نماز آنچه را كه نمى‌دانستيد.


وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَي الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

240

كسانى كه از شما مى‌ميرند و همسرانى بجا مى‌گذارند، براى همسران خويش معاشى تا يك سال بدون بيرون كردن از خانه وصيت كنند، و اگر خود خارج شوند گناهى بر شما نيست در آنچه (ازدواج) بطور شايسته براى خود مى‌كنند، خدا توانا و حكمت كردار است.


وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ

241

براى زنان طلاق داده شده هديه‌اى شايسته (در عده مردان است) اين حقى است بر تقوى‌كاران.


كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

242

بدينسان خدا آيات خويش را براى شما بيان مى‌كند تا بفهميد.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ

243

آيا نديدى آنان را كه از ديار خود از ترس مرگ بيرون شدند و آنها هزارها نفر بودند، خدا به آنها گفت بميريد، سپس آنها را زنده كرد، خدا بر مردم صاحب كرم است ولى بيشتر مردم سپاس بجا نمى‌آورند.


وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

244

در راه خدا بجنگيد و بدانيد كه خدا شنوا و داناست:


مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

245

كيست كه خدا را قرضى نيكو دهد تا آن را براى او برابرهاى بسيار افزون كند، خداست كه (روزى را) محدود و گسترده مى‌كند و به سوى او برمى‌گرديد.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسيٰ إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلَّا تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلَّا نُقاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ

246

آيا نديدى آن گروه از بنى اسرائيل را بعد از موسى كه به پيامبر خويش گفتند: زمامدارى براى ما انتخاب كن تا (تحت فرمان او) در راه خدا بجنگيم. گفت شايد شما اگر جنگ واجب شود نجنگيد؟ گفتند: چرا در راه خدا نمى‌جنگيم حال آنكه از ديارمان و فرزندانمان رانده شده‌ايم پس چون جنگ بر آنها مقرر شد، جز عده كمى همه سرپيچى كردند، خدا به كار ستمكاران دانا است.


وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّي يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

247

پيغمبرشان به آنها گفت: خدا طالوت را به زمامدارى شما نصب كرده، گفتند چگونه او را بر ما حكومت باشد با آنكه ما به حكومت از او شايسته‌تريم وانگهى ثروتى ندارد! گفت: خدا او را بر شما برگزيده و در دانش و بدن او را وسعت بخشيده، خدا زمامدارى (از جانب) خويش بهر كه خواهد بدهد، خدا (بر احوال همه) محيط و دانا است.


وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسيٰ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

248

باز پيغمبرشان به آنها گفت: نشان حكومت او آنست كه صندوق (معلوم) پيش شما خواهد آمد (همان صندوقى كه) در آن براى شما آرامشى است از خدا و باقى مانده‌ايست از آنچه خاندان موسى و هارون گذاشته‌اند، صندوق را ملائكه حمل مى‌كنند در آمدن آن، نشانه روشنى است از خدا اگر مؤمن باشيد.


فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ

249

و چون طالوت با لشكريان بيرون شد گفت: خدا شما را با نهر آبى امتحان مى‌كند، هر كه از آن بنوشد از من نيست و هر كه از آن نخورد از من است، مگر آن كس كه كفى با دست خويش برگيرد، پس همگى جز عده قليلى از آن نوشيدند چون طالوت با ياران مؤمن خود از آن نهر گذشت گفتند: امروز ما را طاقت مقابله با جالوت و سپاهيان او نيست، اما آنان كه باميد لقاء الله بودند گفتند: بسيار شده كه گروهى كم بخواست خدا بر گروهى بسيار پيروز شده‌اند خدا با استقامت ورزان است.


وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

250

و چون با جالوت و سپاهيانش روبرو شدند گفتند: پروردگارا بر ما استقامت فرو ريز و قدمهايمان را استوار گردان. و ما را بر گروه كافران پيروز كن.


فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعالَمِينَ

251

پس بخواست خدا آنها را شكست دادند و داود جالوت را بكشت و خدا به او حكومت و حكمت بخشيد و از آنچه مى‌خواست به او تعليم كرد، اگر خدا بعض مردم را ببعض ديگر دفع نمى‌كرد زمين تباه مى‌شد ولى خدا بر جهانيان صاحب كرم است.


تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

252

اينهاست آيات خدا كه به حق بر تو مى‌خوانيم و حقا كه تو از پيامبرانى.


تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَليٰ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ

253

آن پيامبران، بعضى را بر بعضى برترى داديم، از آنها كسى بود كه خدا با او سخن گفت، و بعضى را مرتبه‌هايى بالا برد، و عيسى پسر مريم را معجزه‌ها داديم و با روح القدس تأييدش كرديم، اگر خدا مى‌خواست كسانى كه بعد از پيامبران بودند با آن همه حجتها كه بسويشان آمد، با هم جنگ نمى‌كردند ولى اختلاف كردند، بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند، اگر خدا مى‌خواست (در صورت اختلاف نيز) جنگ نمى‌كردند ولى خدا هر چه را بخواهد مى‌كند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ

254

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از آنچه روزيتان داده‌ايم انفاق كنيد، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه معامله‌اى هست، نه دوستى و نه شفاعت، انكار كنندگان (انفاق) ستمگرانند.


اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَئُودُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

255

خدا معبودى جز او نيست، زنده و نگهدارنده است، خواب سبك و سنگين او را نمى‌گيرد، هر چه در آسمانها و زمين هست از آن او است، كيست كه پيش او شفاعت كند جز باذن او، گذشته و آينده شفاعتگران را مى‌داند، آنها به چيزى از علم وى احاطه ندارند مگر به آنچه خودش خواسته حكومت و تدبير او همه آسمانها و زمين را فرا گرفته، نگهدارى آسمانها و زمين به او سنگينى نمى‌كند، و او خداى والا مقام و عظيم الشأن است.


لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقيٰ لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

256

در دين تحميلى نيست (كه) هدايت از هلاكت شناخته شده. پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به وسيله‌اى چنگ زده كه گسستن ندارد و خدا شنوا و دانا است.


اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

257

خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند آنها را از تاريكيها به طرف نور خارج مى‌كند، آنها كه كافر شده‌اند سرپرستشان طاغوت‌ها هستند، (طاغوتها) آنها را از نور به سوى تاريكيها بيرون مى‌كنند، چنان كسان اهل آتش‌اند و در آن جاويدان خواهند بود.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

258

آيا نگاه نكردى به آنكه با ابراهيم درباره پروردگار او محاجه كرد زيرا كه خدا به او ملك عطا كرده بود، ابراهيم گفت: خداى من آنست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند گفت: من زنده مى‌كنم و مى‌ميرانم، ابراهيم گفت: خدا خورشيد را از مشرق مى‌آورد تو او را از مغرب بياور، (در اين حال) آنكه كفر مى‌ورزيد مبهوت شد، خدا گروه ظالمان را هدايت نمى‌كند.


أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَليٰ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَليٰ عُرُوشِها قالَ أَنَّي يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِليٰ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِليٰ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

259

يا مانند كسى كه بر آبادى گذر كرد كه از سكنه خالى و فقط بناها داشت، گفت: خدا چگونه مردم اين آبادى را بعد از مرگشان زنده مى‌كند؟! خدا او را صد سال بميرانيد سپس زنده‌اش كرد، و گفت چقدر در اينجا مانده‌اى؟ گفت: يك روز يا مقدارى از روز. گفت: بلكه صد سال مانده‌اى. به طعام و شرابت نگاه كن كه تغيير نيافته، به الاغت نگاه كن، تا ترا براى مردم نمونه‌اى گردانيم، استخوانها را بنگر چگونه بلندشان مى‌كنيم، سپس آنها را گوشت مى‌پوشانيم، وقتى كه (اين امر) بر او روشن شد گفت: مى‌دانم كه خدا به هر چيز توانا است.


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتيٰ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَليٰ وَ لٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَليٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

260

و چون ابراهيم گفت: خدايا به من بنما كه مردگان را چگونه زنده مى‌كنى؟ گفت مگر ايمان نياورده‌اى؟ گفت: بلى ولى براى اينكه قلبم آرام گيرد: گفت: پس چهار پرنده برگير و آنها را پاره پاره كن ... سپس بر هر كوهى تكه‌اى از آنها را بگذار، آن گاه آنها را صدا كن كه شتابان سوى تو آيند و بدان كه خدا توانا و حكمت كردار است.


مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

261

حكايت آنها كه اموال خويش را در راه خدا خرج مى‌كنند، همانند دانه‌ايست كه هفت سنبل رويانيده و در هر سنبل صد دانه هست، خدا براى كسى كه بخواهد چند برابر مى‌كند، خدا وسعت بخش و دانا است.


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

262

آنان كه اموال خويش را در راه خدا انفاق مى‌كند سپس انفاق خود را با منت و اذيتى دنبال نمى‌كنند، پاداش آنها پيش پروردگارشان است، (در اين پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مى‌شوند.


قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذيً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ

263

گفتار خوب در برابر محتاج و عفو (در مقابل خشونت او) بهتر است از صدقه‌اى كه اذيت به دنبال دارد خدا بى‌نياز و بردبار است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذيٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَليٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ

264

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد صدقات خويش را با منت و اذيت باطل نكنيد همچون كسى كه مال خويش را براى ريا (تظاهر) خرج مى‌كند و به خدا و معاد ايمان نمى‌آورد، حكايت او مانند سنگ صافى است كه بر آن خاكى هست باران تندى به آن رسيده و آن را صاف و سخت رها كرده آنها از آنچه كرده‌اند چيزى نمى‌برند، خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند.


وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

265

و حكايت آنان كه اموال خويش را براى طلب رضاى خدا و با استوارى نفس، انفاق مى‌كنند مانند باغى است در نقطه بلندى كه باران تندى به آن برسد و ميوه‌اش را دو چندان بدهد و اگر باران تندى به آن نرسد باران خفيفى (در ثمر دادن آن) كافى است، خدا به آنچه مى‌كنيد بيناست.


أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ

266

آيا يكى از شما خوش دارد كه باغى از نخلها و تاكها داشته باشد و از زير درختان آن نهرها جارى شوند و در آن باغ از هر ميوه موجود باشد، در حالى كه او پير شده و فرزندان ضعيف و ناتوان دارد. (ناگاه) گردبادى آتش‌دار به آن باغ برسد و بسوزد؟ اين چنين خدا آيات خويش را براى شما بيان مى‌كند تا بينديشيد.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ

267

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خوب‌هاى آنچه كسب كرده‌ايد و از آنچه از زمين براى شما بيرون آورده‌ايم انفاق كنيد، و پست آن را در نظر نگيريد كه انفاق كنيد حال آنكه خود آن را نمى‌گيريد مگر آنكه در گرفتن چشم‌پوشى كنيد و بدانيد كه خدا بى‌نياز و پسنديده است.


الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

268

شيطان به شما وعده تنگدستى مى‌دهد و به زشت (بخل) دعوت مى‌كند (ولى) خدا به شما از جانب خود وعده آمرزش و فزونى مى‌دهد، خدا وسعت بخش و داناست.


يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ

269

معرفت و درك را به هر كه بخواهد مى‌دهد و به هر كه معرفت (و بينش) داده شد خير فراوانى داده شده است و جز خردمندان (درك نمى‌كنند) و متذكر نمى‌گردند.


وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ

270

آنچه انفاق كرده‌ايد و يا نذرى كه ملتزم شده‌ايد خدا آن را مى‌داند، ستمگر آن را يارانى نيست.


إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

271

اگر صدقات را آشكار بدهيد آن خوبست و اگر آن را مخفى داشته و به فقراء بدهيد، آن براى شما بهتر است (خدا) قسمتى از گناهانتان را مى‌پوشاند (محو مى‌كند) خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ

272

هدايت آنها (كه درست انفاق بكنند) بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند آنچه از مال انفاق مى‌كنيد براى خودتان است، جز براى طلب رضاى خدا انفاق نمى‌كنيد، هر چه از مال انفاق بكنيد به شما داده مى‌شود و مظلوم نمى‌شويد.


لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

273

(صدقه) براى فقيرانى است كه در راه خدا (از مال خود) ممنوع و آواره شده‌اند قدرتى به تلاش و سفر ندارند، شخص بى‌اطلاع از جهت عفتشان آنها را ثروتمند مى‌پندارد، تو آنها را از چهره‌شان مى‌شناسى از مردم به اصرار سؤال نمى‌كنند، آنچه از مال انفاق مى‌كنيد خدا به آن دانا است.


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

274

آنان كه اموال خويش را شب و روز نهان و آشكار انفاق مى‌كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى دارند و نه محزون مى شوند.


الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهيٰ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَي اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

275

كسانى كه ربا مى‌خورند، زندگى نمى‌كنند مگر مانند كسى كه شيطان در اثر تماس او را مختل الحواس كرده است، اين براى آنست كه مى‌گويند: داد و ستد هم مثل ربا است، حال آنكه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام كرده است، پس هر كه موعظه‌اى از خدايش به او برسد و (از ربا) دست بكشد آنچه گذشته (نسبت به گناه) براى اوست و كارش به خدا موكول است و هر كه بازگردد آنها اهل آتشند و در آنجا هميشه خواهند بود.


يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ

276

خدا ربا را به تدريج كاهش مى‌دهد (ولى) صدقات را افزون مى‌كند، خدا هيچ ناسپاس گناهكار را دوست نمى‌دارد.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

277

كسانى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام داده و نماز را برپا داشته و زكاة داده‌اند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است، (در حتمى بودن پاداش) نه بيمى دارند و نه غمگين مى‌شوند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

278

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خدا بترسيد و آنچه (از مطالبات) ربا باقى مانده ترك كنيد اگر مؤمن هستيد.


فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ

279

پس اگر (ترك) نكرديد يقين كنيد به جنگى از خدا و رسول، و اگر توبه كرديد، سرمايه‌هايتان براى شماست نه ستم مى‌كنيد و نه ستم كرده مى‌شويد.


وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِليٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

280

و اگر بدهكار تنگدست باشد (وظيفه) مهلت دادنست تا وقت توانايى، و اگر ببخشيد براى شما بهتر است اگر بدانيد.


وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَي اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

281

بترسيد از روزى كه به سوى خدا بازگشته مى‌شويد سپس به هر كس آنچه كرده بطور كامل داده مى‌شود و ناقص الاجر نمى‌شوند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْريٰ وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِليٰ أَجَلِهِ ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنيٰ أَلَّا تَرْتابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلَّا تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

282

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد: چون معامله‌اى كرديد كه در آن وامى هست تا مدت معين آن را بنويسيد، نويسنده‌اى ميان شما به عدالت بنويسد كاتب از نوشتن چنان كه خدا به وى آموخته دريغ نكند او بنويسد و آنكه حق به گردن او است املا كند از خدا كه پروردگار اوست بترسد و از آن چيزى نكاهد، اگر كسى كه حق به عهده اوست سفيه يا ضعيف است و يا املا كردن نمى‌تواند، سرپرست او به عدالت املا كند، دو گواه از مردان خود (بر آن حق) گواه گيريد، اگر دو مرد نباشند يك مرد و دو زن از گواهانى كه مى‌پسنديد، كه اگر يكى فراموش كند ديگرى او را يادآورى نمايد، گواهان چون (براى تحمل يا اداى شهادت) دعوت شدند، امتناع نكنند ملول نباشيد از نوشتن آن (حق) كوچك باشد يا بزرگ تا مدتش. اين كار پيش خدا عادلانه و براى اداى شهادت بعدى استوارتر و نزديكترين (راهى است كه) اشتباه و شك نكنيد، مگر آنكه معامله نقد باشد كه ميان خويش دست بدست مى‌كنيد مانعى نيست كه آن را ننويسيد، چون داد و ستد كرديد گواه بگيريد، نويسنده و گواه (از اين كار) ضرر نبينند و اگر ضرر رسانديد آن بر شما گناه است، از خدا بترسيد، و خدا تعليمتان مى‌دهد، خدا به همه چيز داناست.


وَ إِنْ كُنْتُمْ عَليٰ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

283

و اگر در سفر بوديد و كاتب پيدا نكرديد گروگانى تحويل داده شده كافى است و اگر بعضى از شما به بعضى اطمينان داشت (و وثيقه نخواست) آنكه امين شمرده شده امانت (بدهى) خود را بدهد و از خدا كه پروردگار اوست بترسد، گواهى را كتمان نكنيد هر كه كتمان كند قلبش گناهكار است، خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

284

از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است و اگر آنچه در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان داريد خدا شما را براى آن به حساب مى‌كشد، پس آنكه را بخواهد مى‌آمرزد و آنكه را بخواهد عذاب مى‌كند، خدا به همه چيز تواناست.


آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ

285

پيامبر به آنچه از طرف خدايش به او نازل شده ايمان آورده است، مؤمنان (نيز) همگى به خدا و ملائكه او و كتابها و پيامبران او ايمان آورده‌اند (و گويند) ميان هيچ يك از پيامبران خدا فرق نمى‌گذاريم و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم پروردگارا آمرزش تو را (مى‌جوئيم) و بازگشت به سوى تو است.


لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

286

خدا هيچ كس را جز به مقدورش تكليف نمى‌كند، هر چه نيك كرده براى او است و هر چه بد كرده به زيان اوست پروردگارا اگر فراموش كرده يا خطا كرديم ما را مؤاخذه نكن پروردگارا بر ما تكليف سنگين بار مكن چنان كه بر پيشينيان كردى، پروردگارا بر ما چيزى را كه به آن تاب نداريم تحميل مكن، ما را بيامرز، آثار گناهمان را بپوشان و به ما رحم كن تو سرپرست مايى پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان